معنی جنگنده فرانسوى
حل جدول
میراژ
جنگنده
محارب
جنگنده آمریکایى
فانتوم
جنگنده انگلیسى
هاریکن
جنگنده ژاپنی
سامورایی
جنگنده روسی
میگ
هواپیمای جنگنده
شکاری
نویسنده فرانسوى
آلبر کامو
انقلابى فرانسوى
دانتون
فرهنگ معین
(جَ گَ دِ یا دَ) (اِفا.) آن که می جنگد، رزم کننده.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) آنکه جنگ کند جنگی رزم کننده محارب.
فرهنگ عمید
جنگکننده،
هواپیمای نظامی،
مترادف و متضاد زبان فارسی
حربی، رزمنده، جنگی، سلحشور، مبارز
فارسی به عربی
مقاتل
واژه پیشنهادی
فانتوم
معادل ابجد
529